تست بکدل، بهترین فیلم‌های اسکار و روز جهانی زن

تست بکدل (bechdel test) اول به عنوان مطرح شد. طرح کننده‌اش هم خانوم آلیسون بکدل بود که یک کارتونیست است. این خانم در کاریکاتوری در ۱۹۸۵ زنی رو کشید که می‌گفت فقط به فیلم‌هایی نگاه می‌کنه که:

۱- حداقل دو تا زن اسم دار توش حضور داشته باشن
۲- این دو زن جایی از فیلم با هم حرف بزنن
۳- این صحبت در مورد چیزی به جز مردها و رمانس باشد

The Rule

به عبارت دیگه اگر فیلمی داشته باشین که توش دو تا شخصیت زن وجود داشته باشن، با هم صحبت کنن و این صحبت در مورد چیزی به جز یک مرد باشه، اون فیلم تست بکدل رو پاس می‌کنه.

ساده است؟ ظاهرا بعله. به نظر یک حداقل است که حتما بالاخره شرایط در یک فیلم دو ساعته اتفاق می افته. واقعا به نظر دور از ذهن می یاد که در یک فیلم دو ساعته، دو تا زن مشخص با هم در مورد چیزی به جز مردها حرف نزنن..

حالا اگر در یک کشور آزاد با پهنای باند قابل قبول هستین به این ویدئو نگاه کنین:

خلاصه‌اش اینه که این گروه اومدن و تمام فیلم‌های نامزد بهترین فیلم اسکار ۸۴مین اسکار رو با این تست بررسی کردن. نتیجه؟

  • Descendants قبول می شه. دو تا دختر یک پدر، توش با هم حرف می زنن
  • Moneyball رد می شه چون حتی دو تا شخصیت زن نداره که با هم صحبت کنن
  • Tree of Life رد می شد چون فقط یک صحنه کوتاه داره که دو تا زن توش حرف می زنن و این صحبت در مورد مرگ پسر خانواده است
  • Hugo چیزی بین رد و قبول. یک صحنه خیلی کوتاه دو تا زن در پشت زمینه حرف می زنن و وقتی دوربین می ره روشون حرفشون تموم می شه.
  • Extremely Load and Incredibly Close رد می شه. دو تا زنی که توشن هیچ وقت به جز در مورد پسر با هم حرف نمی زنن
  • Midnight in Paris آقامون هم رد شده. با اینکه تعداد زیادی زدن داره ولی هیچ جا در مورد چیزی به جز مرد حرف نمی زنن. با اینکه کیس مثل گرترود شتاین لزبین توشه، وودی آلن نیازی ندیده این شخصیت جایی با زنی در مورد چیزی به جز مردها صحبت کنه.
  • War Horse رد می شه. کلا در رابطه یک مرد و اسبش است.
  • The Help در مورد تعداد زیادی زن است و قبول می شه
  • The Artist رد می شه. با اینکه دیالوگ نداره ولی حتی یک صحنه هم نداره که از شکل رابطه، وضع صورت، حالت آدم ها و رفتارش بشون حدس زد که زنی با زنی در حال صحبت در مورد چیزی به جز مردها است.

امروز روز جهانی زن است. به امید دنیایی که توش انسان‌ها مستقل از جنسیت و رنگ و دین و غیره، حقوق و فرصت‌های برابر داشته باشن.

توضیح اضافی: بحث این نیست که اگر فیلمی این تست رو پاس کرد یعنی فیلم خوبیه و اگر پاس نکرد یعنی فیلم بدیه (: این یک معیار از دنیای طنز است که به ما یادآوری می کنه هنوز که هنوزه چقدر نقش زن ها توی رسانه فرعی و کمرنگ است و ما هنوز داریم با رسانه هایی تغذیه می شیم که توش یک حالت غریب حساب می شه که دو تا زن اسم داشته باشن و با هم در مورد چیزی به جز مردها حرف بزنن.

مسابقه کاریکاتور در مورد بوت محدود کننده ویندوز

چند بار قبلا در مورد ماجرا حرف زدم: مایکروسافت طرحی داره تا بوت کامپیوترها رو محدود کنه به سیستم عامل‌های خاص. در صورت اجرای این سیستم که بهش UEFI گفته می شه، کامپیوتر فقط به سیستم‌عامل‌هایی که مجوز داشته باشن اجازه نصب شدن روی پی سی رو می ده و به عبارت دیگه ما دیگه حق نخواهیم داشت هر سیستم عاملی که دوست داریم روی هر کامپیوتری که می خریم نصب کنیم.

برای آگاهی بخشی در این مورد،‌ مقاله زیاد نوشته شده و تو پادکست‌ها هم حرف زدیم اما الان سازمان FSF یک مسابقه هم پیشنهاد کرده: طراحی کاریکاتور.

تا تاریخ ۱۷ مارس فرصت دارین کاریکاتورهایی که طراحی کردین (و مجوز آزاد دارن) رو به campaigns@fsf.org ایمیل کنین. من که شخصا تلاش می‌کنم یک چیزی درست کنم.

تا من سعی می کنم کاریکاتور بکشم، پیشنهاد می کنم این تومار اینترنتی رو هم امضا کنین که به تولید کننده‌ها می گه که تضمین کنن که کاربران خواهند تونست نرم افزارهای آزاد رو روی سیستم‌هاشون نصب کنن؛ احتمالا از طریق غیرفعال کردن گزینه بوت امن مایکروسافتی از داخل بایوس.


ربط کاریکاتور؟ من باید آزاد باشم و با آزادی حق انتخاب داشته باشم و از طریق حق انتخاب بگم چی می خوام چی نمی خوام. اینکه یکی دیگه بگه من چی لازم دارم و بعد حق انتخاب من رو بگیره و آزادی من رو سلب کنه تا اون چیز رو بهم بده، راه اشتباه است. این مسیر اشتباه رو هم رفقای کمونیست مدل شوروی و چین و غیره رفتن که مثلا سعی کردن بهداشت رو با گرفتن آزادی آدم ها تقسیم کنن و هم اونهایی که فکر کردن اخلاقیات آدم ها نیازمند نگهبانی شخص اونهاست و باید با گرفتن آزادیشون اونو تضمین کنن و هم مایکروسافت که الان داره سعی می کنه با محدود کردن آزادی کاربران، اونها رو امن نگه داره.

از دو تا آدم نقل قول بیارم و خلاص.

اولی دکتر عبداللهی با همه خاطرات خوبش که سر کلاس جامعه شناسی می گفت

راه عدالت باید از آزادی بگذره. مردم باید آزاد باشن تا عدالت رو انتخاب کنن. عدالت تحمیلی، دیکتاتوری می شه.

و دومی هم از بنجامین فرانکلین (از پایه گذاران آمریکا) که گفته

آنانی که آزادی را برای امنیت قربانی کنند، لیاقت هیچکدام را ندارند.

دستگیری ۲۵ نفر به اتهام همکاری با هکرهای انانیموس

با کمک پلیس بین المللی، بیست و پنج نفر به اتهام همکاری با گروه هکرهای ناشناس در اسپانیا و سه کشور آمریکای جنوبی دستگیر شده‌اند. اتهام این آدم ها دیفیس کردن سایت‌های دولتی و شرکت‌ها اعلام شده. به نقل از رویترز:

پلیس اسپانیا همچنین یکی از چهار مظنون دستگیر شده در شهرهای مادرید و مالاگا متهم کرده است به افشار اطلاعات شخصی افسران پلیس و محافظانی که از خانواده سلطنتی اسپانیا و نخست وزیر حفاظت می‌کنند.

دستگیری‌های دیگر در آرژانتین، شیلی و کلمبیا بوده‌اند که در کل از پانزده شهر، بیست و یک نفر دستگیر و تقریبا ۲۵۰ ابزار دیجیتال ضبط شده است.

و خب همزمان هم صفحه صفحه پلیس بین المللی، پایینه:

هکرهای انانیموس یا ناشناس یک مفهوم عمومیه که این روزها برای مجموعه ای از عملیات استفاده می شه. در اصل یک جور امضای جمعی است که زیر یک شکل از عقیده و عمل گذاشته می شه. این هکرها اکثرا دارن از DDOS برای پایین آوردن سایت های مهم استفاده می کنن و در مواردی هم اطلاعات بسیار عظیم یا حساسی رو به رایگان با همه به اشتراک می ذارن. اولی واقعا نیاز به سطح سواد فنی بالا نداره و دومی احتمالا فقط یک امضای مشابه است پشت یک عقیده عمومی یعنی الزاما همون هایی که دی.داس می کنن، نفوذ و افشا هم نمی کنن ولی چون تیپ ایده‌هاشون شبیه است، با هم از یک امضا استفاده می کنن.

پتیشن و طومار ابزار همه کار نیست:‌ مورد نارنجی

چند وقت پیش بود که یکی از خوانندگان نارنجی برام ایمیل زد و درخواست کرد که از کار سایت زومیت حمایت کنیم. پرسیدیم کارش چیه و گفت که یک تومار درست کردن تا از گوگل بخوان که یکسری از سرویس‌ها از جمله افزونه‌های کروم رو برای ایرانی‌ها باز کنه.

من با اون دوستمون توی چند تا ایمیل بحث کردم و گفتم که اینکار معقول نیست. گفتم که گوگل به خاطر قوانین این چیزها رو می بنده و بر اساس یک تومار اینترنتی نمی‌یاد بازشون کنه. تنها راه بازشدنش اینه که ساز و کارهای قانونی‌اش نشون داده بشه و در عین حال باید مودب بود و عنوانی مثل «گوگل شر نباش» عنوان خوبی نیست برای یک درخواست.

بعدش به همین فکر می کردم که چرا ما ایرانی‌ها یاد گرفتیم برای هر چیزی یک تومار درست کنیم ؟ (: حدسم اینه که چون راحته و هیجان فعال بودن و تلاش رو هم می ده. از صبح که بلند می شیم تا شب می ‌تونیم چند تا مشکل دنیا رو حل کنیم و جهان رو به پیش ببریم. امن و امان و بی دردسر از توی خونه.

نمی‌گم تومار همیشه بده. به همون دوست هم گفتم که انجام اینکار بهتر از هیچ کاری نکردن است اما همیشه باید دنبال ابزارهای دقیق تر رفت. مثلا یک ایمیل معقول بررسی شده به بخش حقوقی گوگل ممکنه جواب بهتری بده تا یک تومار امضا شده اینترنتی.

این ماجرا از ذهنم خارج شده بود تا دیروز که نارنجی یک کار فوق العاده کرد! یکی از بچه‌های نارنجی که در سخنرنی اریک اشمیت بود، آخر سخنرانی از مدیر عامل سابق و ریس هیات مدیره گوگل سوال کرد که چرا ابزارهاش برای ایران بسته هستن. اریک اشمیت معذرت خواهی کرد، با وکیل صحبت کرد و امروز محدودیت دانلود اکستنش‌های کروم برای ایرانی‌ها برداشته شده (:

ابزارها در دنیا مختلف هستن و ابزارهای مختلف برای مقاصد مختلف کارایی‌های مختلف دارن. امضا جمع کردن همیشه بهترین کار نیست. درسته که اینترنتی اش آسون‌ترین کاره ولی همیشه بهترین کار نیست.

پی.نوشت. تکرار می کنم که پتیشن بد نیست. من یکی از هجده میلیون عضو Care2 هستم و در هفته چند تا پتیشن در حوزه هایی که برام مهم هستن امضا می کنم (: اما بحث اینه که موقع انتخاب ابزار، به تنوع اونها فکر کنیم و از فیسبوک درخواست نکنیم که به گوگل بگه که قوانین آمریکا رو رعایت نکنه.

پ.ن. میم بالا، اسمش هست دختر اعصاب خورد کن فیسبوک (:‌ از همون ها که می گه «دارم گریه می کنم» و زیرش می گه «نمی خوام بگم چرا. لطفا نپرسین» (:

پروژه عکاسی ناشکستنی برای کمک به قربانیان تجاوز جنسی

اکتبر پارسال،‌گریس براون (Grace Brown) پروژه‌ای رو شروع کرد به اسم Project Unbreakable. گریس از عکاسی استفاده می‌کنه تا به بهبود قربانیان خشونت‌های جنسی و به خصوص تجاوز کمک کنه. در این عکسها قربانیان پلاکاردهایی رو دستشون می‌گیرن که روش جملاتی از متجاوز نوشته شده – یکی از فعالان کمک به قربانیان خشونت جنسی می‌گه اینکار باعث می‌شه این آدم‌ها قدرت کلماتی که علیه‌شون بکار رفته رو در اختیار خودشون بگیرن.

دیدن این پروژه اولش برای من عجیب بود. فکر می‌کردم واقعا چند نفر ممکنه حاضر بشن با جمله‌ای که متجاوز بهشون گفته عکس بگیرن و آیا اینکار کمکی به بهبودیشون خواهد کرد؟ اما وقتی به سایتش برین با سیلی از عکس‌ها مواجه می شین. عکس‌هایی که گریس گرفته و عکس‌هایی که آدم ها از خودشون گرفتن و فرستادن. ظاهرا پروژه موفقه و به قربانیان کمک می‌کنه که بهبود پیدا کنن.

تجاوز تقریبا بدترین نوع خشونت جنسی است. علاقه به تجاوز ممکنه یک فانتزی باشه ولی در عمل یک جرم بسیار سنگین و چیزیه که زندگی انسان‌ها رو نابود می‌کنه و نجات پیدا قربانی کردن ازش بسیار مشکله. تجاوز سکس نیست، تجاوز خشونته. جامعه شناس‌ها می گن که عامل تجاوز معمولا نیروی جنسی زیاد نیست بلکه میل به اعمال و نمایش قدرت و سلطه است که در این شکل بروز می کنه.

گریس پایین قسمت درباره ما نوشته که متخصص این موضوع نیست و اگر کسی قربانی این شکل از خشونت بوده و می‌خواهد مشاوره بگیره باید با هاتلاین RAINN به شماره 1.800.656.4673 یا آدرس اینترنتی https://ohl.rainn.org/online تماس بگیره.

درسته که ما هاتلاین کمک به قربانیان تجاوز نداریم ولی حداقل کاری که می تونیم بکنیم اینه که بدونیم کسی که مورد تجاوز قرار گرفته، قربانی است و هیچ وقت مقصر نیست. درسته که این فرد ممکنه سهمی از ریسک رو قبول کرده باشه اما در نهایت خشونت جنسی از طرف متجاوز اعمال شده و قربانی هم مستقل از زن یا مرد بودن، متحمل اون شده.


کامنت مهم از سپهر‌: هاتلاین مخصوص کمک به قربانیان تجاوز جنسی که نه، اما مرکز مشاوره‌ای که این موضوع رو هم پوشش بده داریم. خودشون بهش می‌گن «اورژانس اجتماعی» و با شماره 123 می‌تونید در سراسر ایران باهاش تماس بگیرید.

زیر مجموعه بهزیستی هست و حداقل در تهران (که من برای انجام کارهای فنی به دفعات داخل مرکز بودم) می‌دونم که همهٔ مشاوران دکتر هستن، چندین سال سابقهٔ کار دارن، با صبر و حوصله هستن، رازداری می‌کنن، معقولانه و جدی با موضوع برخورد می‌کنن و اگر بخواید جلسات مشاوره حضوری در مرکز جهت درمان و پیگیری قضایی(اگر بخواهید) انجام می‌دن. البته توقع نداشته باشین اجازه داشته باشن تو ایران کسی رو ترغیب به مثلا شکایت از پدرش بکنن! بابت کودک آزاری، اختلافات خانوادگی، مشکلات وسواسی و موارد دیگه هم می‌تونید بهشون زنگ بزنید.

علی اخوان در زندان

علی اخوان رو مدت ها است که می شناسم.. شاید پنج سال شاید هم بیشتر. یک آدم بسیار مودب. بسیار خوش اخلاق و بسیار اهل دل. امروز خوندم که توی خونه اش دستگیرش کردن و قراره یکسال و نیم بره زندان!

سایت ها رو که می خونم هیچ کس ننوشته دلیلش چیه. البته می شه حدس زد که همه با چیزهایی مثل اقدام علیه امنیت یا مثلا … (چی داریم دیگه از این حکم های استاندارد؟) و اینها می رن زندان ولی واقعا برام عجیبه که علی چیکار کرده بود که محکوم شده به یکسال و نیم زندان.

خاطره من از علی زیاده (: یک دختر فوق العاده داره که بهش می گه «علی» (: تقریبا یکسالش بود که ما رفتیم خونشون برای اولین بار دخترش رو ببینیم. براش یک خونه اسباب بازی یا چنین چیزی خریده بودیم.. یادم نیست.. شاید هم لگوهای بزرگ. ولی یادمه یکیشون در داشت و دخترش سعی می کرد پاش رو بکنه توی اون در پنج سانتی متر در پنج سانتی متر (:‌ بعدها خوندم که همه بچه ها اینکار رو می کنن.

راستش نمی دونم چی بنویسم. علی اخون آدم شریف و شجاعی است. اهل دعوا و جنگ هم نیست. البته زندان رفتن این روزها برای این آدم ها خب عجیب نیست (: ولی واقعا نمی دونم چه بهانه ای براش پیدا شده یا اصلا توی چه پروسه ای پیش اومده ولی افتخار می کنم که با علی دوستم و علی جزو آدم هایی است که حاضرم روی شرف و انسانیت و پاکی اش شرط ببندم (:

نمایندگان مجلس بلغارستان هم در مقابله با اکتا ماسک ناشناس به صورت زدند

چند نفر از نمایندگان بلغارستان هم به دعوت یک وبلاگ و پس از همکاران لهستانی‌شان با ماسک ناشناس در جلسه مربوط به بررسی معاهده اکتا ظاهر شدند تا مخالفت خود را با این موضوع نشان داده باشند.

این نمایندگان گفتند که با کپی رایت مشکلی ندارند اما از آنجایی که اکتا چیزی خلاف آزادی بیان و روشی برای کنترل اینترنت و مانعی برای گردش آزاد اطلاعات در جامعه است، با آن مخالفند.

اکتا از کشورهای عضو می‌خواهد که اعمالی مانند دانلود غیرقانونی موسیقی و فیلم را جرم بشناسند. بر اساس این قانون این جرم باید چیزی در رده جعل یا تقلب باشد و به مجازات‌هایی از جمله ضبط اموال منجر شود. این پیمان همچنین از کشورهای عضو می‌خواهد تا از آی.اس.پی. بخواهند که اطلاعات مربوط به ترافیک کاربران را ذخیره کنند.

و دوست و برادر سوریه و روسیه مشغول قتل عام

۲۰۰ نفر دیگه دیروز توسط کسانی که پول و زور دستشونه و زیر هزار تا کلمه – که باید با سرکوب و سانسور در انحصار خودشون باشه – قایم می شن قتل عام شدن. قاتل‌ها هنوز همون‌هان: کسانی که حاضرن بکشن و شکنجه کنن اما حاکم بمونن.
مردم سوریه اما رسیدن به سی سال پیش ما؛ جایی که حاضرن بمیرن. می دونم که روزی هم می رسن به ما.. مایی که دوست داریم زندگی کنیم.